نمونه ای از شیوه های جدید بازاریابی که در سال های اخیر بیشتر مورد توجه قرار گرفته است، بازاریابی عصبی است. در این شیوه با تمرکز روی حواس انسان و نحوه فکر کردن او در رابطه با یک محصول، تلاش می شود تا او را برای خرید مجاب کنند. این شیوه بازاریابی در دنیای دیجیتال مارکتینگ نیز حضور دارد و شما می توانید به عنوان یکی از شیوه های دیجیتال مارکتینگ در مشهد یا سایر شهرها از آن استفاده نمایید. میزان تاثیرگذاری روی مخاطب با شیوه بازاریابی عصبی یا همان نورومارکتینگ نسبتا بالا است؛ پس کسب اطلاعات لازم و نحوه استفاده آن را از دست ندهید.
نورومارکتینگ یا بازاریابی عصبی چیست؟
منظور از بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ، استفاده ترکیبی از علوم عصبی و بازاریابی است. به عبارتی در این شیوه شما تلاش می کنید با کمک علوم شناختی عصبی، رفتارهای کاربر را در زمان مواجهه با محصولتان شناسایی کنید. تحلیل این رفتارها به شما کمک می کند که از اصول بازاریابی متناسب با مشتری خود استفاده نموده و در نهایت محصول خود را به او بفروشید. به طور کلی نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی است که به شما کمک می کند مخاطبان بیشتری را به مشتری تبدیل نمایید. همچنین این دسته از مشتریان، احتمال وفاداری و خرید مجدد بیشتری نیز خواهند داشت.
تاریخچه نورومارکتینگ
تحقیقات و ارزیابی های مربوط به بازاریابی عصبی مربوط به سال ۱۹۹۰ میلادی است؛ اما با این وجود استفاده از نورومارکتینگ برای اولین بار در سال ۲۰۰۲ توسط یک استاد بازاریابی اهل هلند مطرح شد. این شیوه مارکتینگ در ابتدا خیلی نتوانست موفق عمل کند و به همین دلیل استقبال خوبی برای آن صورت نپذیرفت. به مرور و با سخت شدن شیوه های مختلف بازاریابی سنتی به ویژه در سال های اخیر، بازاریابی عصبی توانست جایگاه خوبی کسب نماید.
بازاریابی عصبی چگونه ما را به موفقیت می رساند؟
برای اینکه بتوانید نحوه تاثیرگذاری نورومارکتینگ روی مخاطبان خود را بفهمید، باید ساختار ذهنی مغز انسان را بشناسید. به طور کلی مغز انسان به سه بخش مغز قدیم، مغز میانی و مغز جدید تقسیم می شود. مغز جدید قسمتی است که انسان کارهای منطقی و تحلیل خود را با آن انجام می دهد. یعنی اقداماتی که شما بر اسا منطق و تحلیل انجام می دهید مربوط به همین بخش مغز است. مغز میانی مربوط به احساسات است و اطلاعات دریافتی را به دو بخش دیگر می فرستد. مغز قدیم نیز برای اقدامات مهم و ضروری است که به بقای انسان کمک می کند.
به طور کلی اقداماتی که انسان بدون تحلیل خاص و مستقیم آن ها را خیلی سریع انجام می دهد، مربوط به مغز قدیم می شود. برای مثال تنفس، احساس گرسنگی و… نمونه هایی برای فعالیت های مغز قدیم هستند. زمانی که دستوری توسط این بخش مغز صادر شود، باید با فوریت به مرحله اقدام و اجرا برسد. بازاریابی عصبی دقیقا روی همین بخش مغز تاثیر می گذارد؛ یعنی در نورومارکتینگ شما باید تلاش کنید روی مغز قدیم شخص تاثیر بگذارید تا بدون فوت وقت و تحلیل اضافه ای نسبت به خرید اقدام کند. همین مسئله برگ برنده شما برای تاثیرگذاری بیشتر روی مخاطب خواهد بود.
نحوه مدل سازی در بازاریابی عصبی
طبق اصول روانشناسی، در نورومارکتینگ مدل سازی ها را می توان در ۶ بخش انجام داد. هر یک از این بخش ها به شما کمک می کنند تا روی ذهن مخاطب خود تاثیر گذاشته و او را به مشتری تبدیل نمایید. این قسمت ها به شرح زیر هستند:
1. شخصی سازی و خودمحوری
در گام اول مهمترین چیزی که مخاطبان شما به آن اهمیت می دهند، تولید کننده محصول، بسته بندی، رنگ و… نیست؛ بلکه همه مخاطبان ابتدا به این فکر می کنند که محصول پیشنهادی چقدر می تواند برای آن ها مفید باشد. در واقع اولین مسئله در مدل سازی بازاریابی عصبی توجه به سودآور بودن محصول خواهد بود.
2. متمایز کردن محصولات از یکدیگر
برای اینکه بتوانید مدل سازی موفق تری از محصول مدنظر خود به مشتری ارائه دهید، باید روی تفاوت های آن با دیگر محصولات متمرکز شوید. به عبارتی خاصیت تضاد پذیری محصول شما می تواند به کاربر این امکان را بدهد که راحت تر و با اطمینان بیشتری خرید کند.
3. شفاف و ملموس بودن
مسئله مهم دیگری که باید به آن در مدل سازی توجه داشته باشید، وضوح و شفافیت است. شما باید برای کاربر خود محصول را به طور خیلی ساده و قابل فهم شرح دهید. این کار باعث می شود حتی اگر مخاطب شما دیرباور هم باشد، به شما اعتماد کرده و برای خرید محصول اقدام کند.
4. ابتدا و انتهای ارزشمند
در مدل سازی بازاریابی عصبی باید به ابتدا و انتهای صحبت های خود بسیار اهمیت دهید. همانطور که گفتیم در این شیوه بازاریابی باید هدف شما مغز قدیم باشد. این بخش از مغز انسان توجه ویژه ای به شروع و پایان دارد؛ از این رو شما باید در صحبت های خود ابتدا و انتهای ارزشمندی را به کاربر ارائه دهید تا در ذهن مخاطب نیز ثبت شود. با بیان یک داستان برای محصول یا ارائه اطلاعات مهم در ابتدا و تکرار در انتها می توانید نتیجه مطلوبی را دریافت کنید.
5. جلوه های بصری
در مدل سازی برای این شیوه بازاریابی، به ویژه در بازاریابی عصبی دیجیتال، محرک های دیداری و جلوه های بصری بسیار اهمیت دارند. به عبارتی کاربر شما در گام اول محصول را می بیند؛ پس باید محصولتان قابلیت های جذابی برای او داشته باشد تا تحریک به خرید شود. هر چقدر بتوانید با محرک های دیداری اطلاعات بیشتری را به مخاطب منتقل کنید، او را بهتر و راحت تر به خرید تشویق کرده اید.
6. تحریک احساسات و عواطف
در مدل سازی نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی باید روی تحریک احساسات مخاطب حساس باشید. چنانچه بتوانید مخاطب خود را از نظر احساسی به واکنش وادار کنید، گام موثری در فروش محصول خود برداشته اید. طبق نظر متخصصان حوزه روانشناسی و علوم عصبی، احساسات در تصمیم گیری های انسان ها بسیار تاثیرگذار هستند.
چرا بازاریابی عصبی از شیوه های سنتی بهتر است؟
روش های مختلفی برای بازاریابی وجود دارد که هر یک برای فروش محصولی خاص و یا در شرایطی متفاوت مناسب هستند. با این وجود چرا استفاده از بازاریابی عصبی نسبت به شیوه های سنتی بیشتر توصیه می شود؟ در واقع چرا نورومارکتینگ خروجی بهتری نسبت به روش های قدیمی بازاریابی دارد؟ به طور کلی عواملی که بازدهی این شیوه بازاریابی را افزایش می دهد عبارت است از:
- توجه به واکنش های احساسی خریدار در مواجهه با محصول و تحلیل دقیق آن ها
- بررسی جزئي ترین نیازها و خواسته های مشتری
- بررسی جامع اثرات محصول قبل از ارائه و یا اعمال تغییرات روی آن
- تحت تاثیر قراردادن احساسات مشتری از طریق پاسخ های ناخودآگاه
- ارزیابی دقیق رضایت مندی مشتری از محصول در حین خرید و بعد از آن
قوانین و اصول نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی
برای اینکه بتوانید به درستی از بازاریابی عصبی استفاده کنید و نتیجه مطلوبی را نیز دریافت نمایید، باید به اصول و قوانین نورومارکتینگ توجه داشته باشید. مهمترین اصول و قوانین بازاریابی عصبی به شرح زیر هستند:
- استفاده از ضمیر «ما» در زمان صحبت یا متن های داخل سایت
- عدم استفاده بیش از حد نام برند در میان صحبت ها یا در سایت
- ایجاد تصویرسازی ذهنی کامل و شفاف برای مخاطب
- بیان ویژگی ها و مزایای محصول خیلی ساده، کامل و واضح
- زیاده گویی ممنوع! زودتر سراغ اصل مطلب بروید
- شروع و پایان صحبت هایتان جذاب باشد؛ زیرا بیشترین توجه مخاطب به ابتدا و انتهای صحبت های تبلیغاتی شما خواهد بود
- استفاده درست و مناسب از احساسات مانند خنده، تعجب و… برای ماندگاری در ذهن مخاطب
ترفندهای استفاده از neuromarketing
در کنار رعایت قوانین و اصول بازاریابی عصبی، لازم است ترفندها و تکنیک هایی را نیز استفاده کنید تا تاثیرگذاری بهتر و سریعتری را روی مخاطب داشته باشید. به طور کلی ۵ تکنیک برای نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی می توان مطرح نمود که به شرح زیر هستند:
- استفاده از حواس پنجگانه در توصیف محصول و تصویرسازی ذهنی
- زیر نظر داشتن تمام رفتارهای مشتری
- توجه به حالت صورت مشتری در زمان صحبت کردن
- ارزیابی فعالیت های عصبی مغز مشتری
- تحلیل اطلاعات به دست آمده به کمک اصول روانشناسی
از بازاریابی عصبی در کجا می توان استفاده کرد؟
یکی از مزیت های مهم بازاریابی عصبی، استفاده از اصول و تکنیک های آن خارج از زمان فروش محصول است. به عبارتی شما این شیوه بازاریابی را صرفا در زمان فروش به مشتری استفاده نمی کنید؛ بلکه می توانید از آن در بخش های دیگر نیز استفاده نمایید. کاربردهای نورومارکتینگ در حالت کلی موارد زیر هستند:
- طراحی محصول و بسته بندی
- چیدمان فروشگاه
- تم رنگی فروشگاه یا سایت
- انتخاب نحوه ارائه خدمات به مشتری
- نوع قیمت گذاری و ارائه تخفیف
- انتخاب شیوه درست تبلیغات
ابزارها و تکنیک های اسکن مغز در بازاریابی عصبی
قبل استفاده از تکنیک های مختلف و مدل سازی در بازاریابی عصبی، باید به سه ابزار تکنیک اسکن مغز که برای نورومارکتینگ در دسترس است، توجه داشته باشید. این سه ابزار به شما کمک می کنند تا اطلاعات دقیق تری از مخاطب کسب نموده و با تحلیل درست آن ها به نتایج ارزشمندی برسید. سه ابزار neuromarketing عبارتند از:
- EEG: در صورتی که قسمتی از مغز انسان فعال شود، موج های الکتریکی از آن عبور خواهند کرد. با این ابزار شما می توانید این موج ها را تشخیص دهید. استفاده از EEG بیشتر برای زمانی است که می خواهند تاثیر تبلیغات را ارزیابی کنند و برای اینکه بدانید کدام قسمت مغز فعال می شود یا مغز در مواجهه با محصول چه فعالیتی خواهد داشت مناسب نخواهد بود.
- MEG: در اثر موج های الکتریکی سلول های عصبی میدان مغناطیسی ایجاد می شود که MEG آن ها را ارزیابی می کند. این ابزار بیشتر برای وضوح فضایی و البته تشخیص اینکه کدام قسمت مغز بیشتر فعال است کاربرد دارد.
- FMRI: اسکنرهای FMRI برخلاف دو ابزار دیگر کاری به سلول های عصبی و جریان الکتریکی ندارند؛ بلکه بیشتر جریان خون عبوری را مورد بررسی قرار می دهند. به طور کلی قسمتی از مغز که فعالیت بیشتری دارد، مقدار خون و اکسیژن بیشتری هم نیاز دارد. این اسکنرها دقیق تر می توانند تشخیص دهند کدام قسمت مغز فعالیت بیشتری دارد و برای مطالعه دقیق تر روی تاثیرات تبلیغ روی مغز مناسب تر خواهند بود.
نورومارکتینگ مناسب چه نوع کسب و کارهایی است؟
در شرایط کلی استفاده از تکنیک های بازاریابی عصبی دیجیتال برای همه کسب و کارها امکان پذیر است. شما می توانید از مفاهیم اولیه نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی برای بهبود شغل خود استفاده نمایید. با این وجود استفاده کامل از ابزارها و مفاهیم این شیوه بازاریابی نیازمند هزینه زیاد است؛ در نتیجه استفاده از آن به کسب و کارهای کوچک خیلی پیشنهاد نمی شود.
روش بازاریابی عصبی در ایران
استفاده از تکنیک های بازاریابی عصبی در ایران نیز رواج دارد؛ اما فعالیت های حرفه ای و استفاده از اسکنرهای EEG، MEG و FMRI همچنان خیلی مرسوم نیست. به عبارتی در حال حاضر مجموعه ای نیست که به صورت تخصصی و حرفه ای از نورومارکتینگ استفاده نماید. با این وجود شما می توانید از تحلیل ها و داده هایی که در کشورهای دیگر موجود است بهره مند شوید؛ زیرا ساختارهای ذهنی انسان ها تا حد زیادی مشابه خواهد بود.
تکنیک های جذاب نورومارکتینگ
بازاریابی عصبی یا نورومارکتینگ روش نوین بازاریابی است که در سال های اخیر مورد توجه قرار گرفته است. در این شیوه با تحلیل تاثیرات عوامل مختلف روی مغز انسان به راهکارهای عملی جهت ترغیب مخاطب برای خرید محصول خواهید رسید. بازاریابی عصبی دیجیتال به شما کمک می کند با شناخت دقیق تر فعالیت های مغزی مخاطبان، بازدهی بیشتری در تبدیل مخاطب به مشتری داشته باشید. از این شیوه بازاریابی می توانید در قسمت های مختلف از بسته بندی محصول تا فروش آن استفاده نمایید. هزینه بالای این روش باعث شده تا بیشتر مناسب استفاده برای کسب و کارهای بزرگ باشد. شما کدام شیوه مارکتینگ را انتخاب می کنید؟